نفس







نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





 
 
 
... عشق من
 
نامه آخر (راه خیالی)
سلام 
از آخرین باری که برایت دست به قلم شده ام مدتها می گذرد،چرا که عهد کرده ام جز برای عشق و لبخند رضابت معشوقم ننویسم و شاید از روی اتفاق این یکبار عهد نشکسته و ننوشته ام.
 اول از همه 
در این شب زمستانی                       «تولدت مبارک و عمرت یلدایی باد.» 
نامه قبلی تبریک اناری ترین شبسال را که خواندم جای دانه یاقوتی خالی بود و آن اینکه بیاییم در این انقلاب زمستانی ما هم انقلابی قلبی کنیم، زیرورویش کنیم وخالیش از هر غصه وغمی،شادی و شعفی و عشق و معشوقی تا منتظر بهاری بشود به رنگ  یگانه یار زیبای پشت پرده مان... 
دوم 
وقتی پس از مدتها، اتفاقی گذرم به این کلبه افتاد انتظارنشستن گرد و غباری از زمان را بر رویش داشتم اما انگار هنوز بازار محبت زیاد خریدار دارد.
ولی آنچه غمینم کرد یادداشت تازه ی روی طاقچه ات بود که بوی نویی اش مشامم را آزرد و قلبم را... آخر تو که بهتر از همه می دانی این کلبه خطرناک است،پایه هایش لرزان وزمینش سست بنیاد است،کوچکترین زلزله هم می لرزاندش و قلبها می شکند.شاید برای مسافری جا مانده یا راه گم کرده موقت مامنی باشد اما آنقدر زیباست که زیاد ماندن در آن، خیال سفر را هم به فراموشی می سپارد و مسافر بی سفر،زنده ی بی زندگیست. 
این کلبه ،شهر فرنگیست خیالی که مقصدش سراب است و  راهش وهم،تابلویش احساس است و سرعت سنجش صفر...فریبت می دهد، نگهت می دارد و زخمت می زند نه از آن زخمهای «به تیغش گر زند دستش نگیرم»که از زخمهای زالوی خون خوار هوس که زود بزرگ می شود در اینچنین آب راکدی 
نه اینکه من مرد سفر نبودم که این،سفر نبود، ماراتنی بود که خط پایانش درون چاه انتظار قربانی پسین را می کشید بدون آنکه امید باشد به امید کاروانی و «عزبز» شدنی.
 شاید بگویی مقصد از تو،با هم می رفتیم، اما قبول کن  ما خوب همسفرانی نبودیم راهمان هم یکی می کردیم فاصله مان و سرعت قدمهامان یکی نبود، نمی توانستیم با مماشات با هم مشی کنیم بی آنکه یکیمان دیگری را بکشد و یا او را نگه دارد.کداممان جلوتریم نمی دانم اما خوب می دانم همسفر نبودنمان را 
پس تو را قسم به همان صندوقچه پرخاطره مان، راه این کلبه را فراموش کن و باز اگر اتفاقی گذرت افتاد دیگر یادداشتی نگذار تا نکند دوباره هوای شهر فرنگ کنیم و سست شود قدمهامان در حقیقی راهمان

              



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






[+] نوشته شده توسط یاسمین در 18:52 | |